آزادی خواهی دیکتاتورها در کانادا
ماهوارهای فارسی زبان، وب سایتها و کانالهای خبری مخالف نظام از آزادی میگویند، آزادی زنان و مردان، از نبودن فضای نقد و گفتگو در داخل کشور، آنها با وجود زندگی گاهی بالاتر از ده و بیست سال در خارج همچنان نگران هموطنان خود هستند. اما خوش بود گر محک تجربه آید به میان، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
نمونههای زیادی هست که نشان میدهند همین افراد و گروههای به ظاهر روشن فکر و آزادی طلب، رفتاری به شدت سرکوب کننده دارند. از جمله در برخورد با مراسم سنتی روز عاشورا که امسال برای پنجمین سال در شهر تورنتو برگزار شد. عدهای از ایشان با توهینهای شدید، صدای بلند دستگاههای صوتی، پوشیدن لباس قرمز سعی در تحریک عزاداران داشتند. ایشان منتظر بودند تا کوچکترین واکنش یک عزادار را با دهها دوربین موبایل در حال ضبط ثبت کرده و بعد با جنجال آنها را گروهی خشن معرفی و مانع از برگزاری چنین مراسمی در آینده شوند. آن هم در شهری که هر دین و آیین و مسلکی، حتی نیمه برهنگان کارائیبی به راحتی مراسم خود را برگزار میکنند. فرقی بین مجاهد خلق و کمونیست کارگری و سلطنت طلب نیست، همه در این که هر که با ما نیست حق حیات ندارد، مشترک هستند.
در یکی دو هفته گذشته با داغ شدن رقابت های انتخاباتی در کانادا، یکی از کاندیداهای با اصالت ایرانی که حامی برقراری ارتباط سیاسی بین ایران کانادا است، ضمن هو شدن در جلسه پرسش و پاسخ، در چند روز مانده به انتخابات مورد ترور شخصیت توسط اکانتهای ساختگی از طرف مخالفان برقراری روابط قرار گرفت. جالب اینجاست که شخصی به اسم رضا مریدی که خود زمانی از طرف حزب لیبرال در مجلس استانی حضور داشته به علت تفکر ضد نظام، در اقدامی خلاف عرف اعلام کرد که در انتخابات در منطقه ریچموند هیل (تورنتو) به جای این کاندیدای هموطن و هم حزب، به کاندیدای حزب رقیب (لیبرال) رای میدهد.
در حرکتی دیگر، وقتی گروههای مخالف متوجه شدند یکی از تشکلها به نام کنگره ایرانیان کانادا به جای دشمنی و بدگویی به نظام ایران، خواستار برقراری روابط سیاسی بین دو کشور شده و جدای از دفاع از این اقدام در کمیسیون مربوطه در مجلس کانادا، توانسته تایید شانزده هزار نفر را به دست بیاورد، اقدامات خود را برای تخریب و ناتوان سازی آن آغاز کردند. در حالی که در غرب هر گونه مخارج مالی با دقت و خساست انجام میشود و کسی حتی به آشنایان نیازمند خود کمک نمیکند، چند نفر به نمایندگی از همان گروههای به اصطلاح آزادی خواه، دهها هزار دلار خرج وکیل کردند تا بتوانند با کشاندن اعضای هیات مدیره کنگره به دادگاه به بهانه لزوم انتشار اسامی اعضا کاری کنند تا حامیان از ترس برخورد و ارعاب همین تشکلها از عضویت انصراف داده یا وارد آن نشوند.
این افراد و گروهها هیچ صحنهای را در جهت تخریب وجهه دولت خالی نکرده و همواره مدافع جنگ و تحریم بودهاند. از یک طرف با سیل تبلیغات فریبنده در رسانهها به سیاه نمایی اوضاع داخلی کشور مشغولند و از سوی دیگر با فشار بر سیاست مداران و طرفداران صلح در خارج از کشور تلاش دارند راه هر نوع مفاهمه و دیپلماسی را مسدود کنند. کسانی که راضی و امیدوار هستند صدها هزار و بلکه میلیونها نفر در چنگال فقر بیافتند و از شدت گرفتاری و ناچاری شورش کنند تا آنها بتوانند به نان و نوای مخالفت یا قدرت مورد نظر خود برسند. وای به حال فردای آن روزی که چنین افرادی دستشان به قدرت برسد.